روایت ولایت، قسمت سوم؛
مشارکت مردم در نظام جمهوری اسلامی در بیانات مقام معظم رهبری
در حکومت اسلامی، ولایت فقیه، راهنما و هدایت کنندهی جامعه به سمت کمال میباشد. به همین دلیل، بیانات رهبری، مرجع مهمی برای تشخیص وظایف جامعه و افراد می باشد.
در کلام مقام معظم رهبری، ادبیات و دستورات زیادی پیرامون مشارکت مردم و افزایش این مشارکت در نظام جمهوری اسلامی وجود دارد. در این نوشتهی مختصر، مشارکت مردم و جایگاه آن در نظام اسلامی در کلام امام خامنهای(مدظله العالی) را بررسی می کنیم.
مشروح این یادداشت را در «ادامه مطلب» بخوانید...
مشارکت مردم
امام خامنهای(مدظلهالعالی) در رابطه با مشارکت مردم و جایگاه آن در نظام اسلامی میفرمایند:
«اعتماد به مردم، عقیده واقعی به مشارکت مردم. بعضیها اسم مردم را میآورند؛ اما حقیقتاً اعتقادی به مشارکت مردم ندارند. بعضی اسم مردم را میآورند؛ اما به مردم اعتماد ندارند. بنای جمهوری اسلامی بر اعتماد به مردم و اعتقاد به مشارکت مردم است».[1]
از این سخن برمیآید که نقش مردم در جمهوری اسلامی، نقش بسیار اساسی و سازنده است؛ به گونهای که جمهوری اسلامی بر اساس مشارکت مردم ایجاد شده است. در همین راستا، مقام معظم رهبری راه علاج تمام مشکلات کشور را مشارکت عمومی میدانند:
«همه ملت ایران، بخصوص نخبگان، جوانان، دانشجویان و کسانی که حوزه تأثیری فراتر از حولوحوش خودشان دارند، بدانند امروز علاج همه مشکلات این کشور، همبستگی و مشارکت عمومی است».[2]
با توجه به این سخن، درمییابیم که مشارکت مردم، محدود به عرصه انتخابات نیست، بلکه در تمام صحنهها باید مشارکت وجود داشته باشد. همچنانکه مقام معظم رهبری میفرمایند:
«ملت ایران برای این که رشد و پیشرفت لازم را در همه ی صحنه ها - که شایسته ی آن است - به دست بیاورد، احتیاج دارد به تقویت همبستگی ملی و مشارکت عمومی در همه ی میدانهای طلب کنندهی حضور ملت».[3]
ایشان در بیانی دیگر، عدم مشارکت مردم را هدف دشمن میدانند:
«دشمنان ملت ایران میدانند که وقتی اعتماد وجود نداشت، مشارکت ضعیف خواهد شد؛ وقتی مشارکت و حضور در صحنه ضعیف شد، مشروعیت نظام دچار تزلزل خواهد شد؛ آنها این را میخواهند؛ هدف دشمن این است. میخواهند اعتماد را بگیرند تا مشارکت را بگیرند، تا مشروعیت را از جمهوری اسلامی بگیرند. این، ضررش به مراتب از آتش زدن بانک و سوزاندن اتوبوس بیشتر است. این، آن چیزی است که با هیچ خسارت دیگری قابل مقایسه نیست. مردم بیایند در یک چنین حرکت عظیمی اینجور مشتاقانه حضور پیدا کنند، بعد به مردم گفته بشود که شما اشتباه کردید به نظام اعتماد کردید؛ نظام قابل اعتماد نبود. دشمن این را میخواهد».[4]
با توجه به این بیان مقام معظم رهبری، عدم اعتماد مردم باعث عدم مشارکت آنها در نظام جمهوری اسلامی میشود. اما عامل موثر در اعتماد مردم به نظام جمهوری اسلامی چیست؟ این مبحث را در قسمتهای بعدی روایت ولایت دنبال کنید.
حال با توجه به بیانات مذکور، سوالی که به وجود میآید این است که تحقق مشارکت مردم، بر عهده چه کسانی است؟ پاسخ این سوال در بیانات امام خامنهای(مدظلهالعالی) بدین گونه است:
«همه سعی کنند مشارکت عمومی را تضمین و به تحقق یافتن آن کمک کنند. آحاد مردم هم مخاطبند».[5]
مقام معظم رهبری به همین مقدار کفایت نکردهاند و مصادیق مشارکت مردم در زمانهای مختلف را نام برده و راهکار آن ها را نیز بیان کردهاند:
«در نگاه به سال ۹۳ آنچه به نظر این حقیر مهمتر از همه است، دو مسئله است: یک مسئله همین مسئله اقتصاد و دیگری مسئله فرهنگ است. در هر دو عرصه و در هر دو زمینه توقّعی که وجود دارد، تلاش مشترکی است میان مسئولان کشور و آحاد مردم. آنچه برای بنای زندگی و سازندگی آینده مورد انتظار است، بدون مشارکت مردم تحقّقپذیر نیست. بنابراین علاوه بر مدیریّتی که مسئولین باید انجام بدهند، حضور مردم در هر دو عرصه لازم و ضروری است؛ هم عرصهی اقتصاد، هم عرصهی فرهنگ. بدون حضور مردم کار پیش نخواهد رفت و مقصود تحقّق پیدا نخواهد کرد. مردم در گروههای گوناگون مردمی با اراده و عزم راسخ ملّی میتوانند نقشآفرینی کنند. مسئولین هم برای اینکه بتوانند کار را بهدرستی پیش ببرند، احتیاج به پشتیبانی مردم دارند. آنها هم بایستی با توکّل به خدای متعال و با استمداد از توفیقات و تأییدات الهی و کمک مردمی، مجاهدانه وارد میدان عمل بشوند؛ هم در زمینهی اقتصاد و هم در زمینهی فرهنگ».[6]
همچنین ایشان بر مشارکت مردم در امر اقتصاد تاکید کرده و راهکار آن را نیز بیان کردند:
«مشارکت مستقیم مردم در امر اقتصاد، لازم است. این نیازمند توانمند شدن است، نیازمند اطلاعات لازم است؛ که اینها را باید مسئولین در اختیار مردم بگذارند و امیدواریم انشاءاللَّه این روند روزبهروز توسعه پیدا کند».[7]
امام خامنهای(مدظلهالعالی) در دوران سازندگی هم بر مشارکت مردم تاکید میکردند و آن را از اصول انقلاب می دانستند:
«مطلب دیگری که در همه زمینههای سازندگی لازم است، این است که ما به صورت یک اصل، از اوایل انقلاب، روی مشارکت مردم تکیه کردیم. امام رضوان اللّه تعالی علیه، مکرّر در مکرّر، درباره مشارکت دادن مردم، توصیه میکردند و حرف میزدند. آن روزها، تفکّری هم وجود داشت که مردم را تقریباً از میدانهای گوناگون دور میکرد. بعد هم بحمد اللّه همه به این رسیدند که نه؛ مردم بایستی در مسائل گوناگون کشور، چه مسائل اقتصادی و چه سایر زمینهها- در مسائل سیاسی که بحمد اللّه حالا هم دخالت دارند- شرکت و دخالت داشته باشند. امروز هم این طوری است؛ باید هم باشد. این، یک اصل هم هست که مردم بایستی در کارهای دولت، سهیم، شریک، همکار و مباشر کار باشند؛ لیکن نکته اساسی که در اینجا وجود دارد، این است که نوع دخالت مردم، نباید منجر به این شود که بعضی از قشرهای مردم یا بعضی از افراد زرنگ در میان مردم، سودهای کلان و بادآورده ببرند؛ در حالی که عدّه دیگری از مردم، در اوّلیات زندگی در بمانند. یعنی همان مسأله اساسی عدالت اجتماعی و رسیدگی به همه قشرها در بخشهای مختلف، باید مورد توجّه قرار گیرد. الآن در بخشهای مختلف کشور، دولت در وزارتخانههای مختلف، یا طبق قانون، یا طبق سیاستهایی که در این وزارتخانه خاص وجود دارد- که خوب هم هست و ایرادی ندارد- هرکدام به نحوی مسائلشان را با مردم، هماهنگ و متوازن میکنند؛ لیکن حتماً باید توجّه کنید که از قِبَل امکانات و موجودی دولت- که متعلق به همه مردم است- این طور نشود که ثروتهای بادآوردهای به وجود آید و در مقابل، همچنان که لازمه وجود ثروت بادآورده در کشور است، عدّهای محروم بمانند».[8]
همانگونه که در این سخن اشاره شد، یکی از آسیبهای مشارکت مردم در صورت عدم توجه مسئولین، فساد اقتصادی است. فساد اقتصادی و مبارزه با آن، در قسمت اول روایت ولایت مورد بحث قرار گرفت.
مقام معظم رهبری در سخنی دیگر نیز بر لزوم مبارزه با فساد برای مشارکت دادن مردم در امر اقتصاد تاکید کردهاند:
«به مردم هم باید واقعاً میدان داده شود. البته در بیانات دوستان به برخی از این حوادثی که ناشی از پیگیری مفسدین اقتصادی و مفاسد اقتصادی است، اشاره شد. واقعاً نمیشود ما کار اقتصادیِ درست و قوی بکنیم، اما با مفاسد اقتصادی مبارزه نکنیم؛ این واقعاً نشدنی است. همان چند سال پیش هم که من راجع به این قضیه بحث کردم و مطالبی را به مسئولین کشور گفتم، به همین نکته توجه داشتم، که تصور نشود ما میتوانیم سرمایهگذاری مردمی و کار سالم مردمی داشته باشیم، بدون مبارزهی با مفاسد اقتصادی؛ و تصور نشود که مبارزهی با مفاسد اقتصادی موجب میشود که ما مشارکت مردم و سرمایهگذاری مردم را کم داشته باشیم؛ نه، چون اکثر کسانی که میخواهند وارد میدان اقتصادی بشوند، اهل کار سالمند، مردمان سالمی هستند؛ حالا یکی دو نفر هم آدمهای ناسالم پیدا میشوند».[9]
اما ایجاد راه حل و ساز و کار جامع برای گسترش مشارکت مردم چگونه است؟ بیانات امام خامنهای(مدظلهالعالی) در این زمینه نیز گویاست:
«حضور مردم چه جوری است؟ این، همان نکته اصلی است. اینجاست که مسئولین باید زمینهها را، مدلها را، فرمولهای عملی و قابل فهم عموم را، فرمولهای اعتمادبخش را برای مشارکت مردم فراهم کنند. در هر بخشی میشود این کارها را کرد. هم قوه مجریه، هم قوه قضائیه، هم قوه مقننه به شیوه خاص خود میتوانند این را تأمین کنند؛ از ابتکار مردم، از فکر مردم، از نیرو و انگیزه مردم، از نشاط جوانیِ جوانان ما - که قشر عظیم و وسیعی هستند - میتوانند استفاده کنند؛ این جزو کارهائی است که باید انشاءاللَّه با سازوکار شفاف از سوی مسئولین انجام بگیرد».[10]
حال با توجه به این سخنان، فرمولهای اعتماد بخش برای مشارکت مردم چه می تواند باشد؟ آیا مقوله شفافیت در این فرمولها جایگاهی دارد؟ اگر پاسخ مثبت است، جایگاه شفافیت در این فرمولها چگونه است؟
منتظر قسمتهای بعدی روایت ولایت باشید...