بسم الله الرحمن الرحیم
یکی از معیارهای زندگی درست، زندگی بر اساس اولویت میباشد. اما انسانها بر اساس اولویت به چند دسته تقسیم میشوند؟
اگر به انسانهایی که دور و بر شما زندگی میکنند نگاهی بکنید، شاید این نوع تقسیم بندی را تصدیق کنید. (البته این تقسیم بندی مانع و جامع نیست و قطعا نقد به آن وارد است).
و اما دسته بندی انسانها با محوریت اولویتمداری:
- انسانهایی که اولویتمدار هستند. قواعد حاکم بر زندگی این افراد با قواعد حاکم بر زندگی عامه مردم متفاوت است. این افراد زندگی خود را وقف هدف کردهاند و به صورت خستگی ناپذیر به دنبال تحقق هدف هستند. از نظر عامه مردم، زندگی اینگونه افراد، زندگی بسیار سختی است اما اگر کسی در زندگی این افراد وارد شود و شیرینی زندگیشان را درک کند، چه بسا خود نیز به خیل اولویتمداران بپیوندد. انسانهای اولویتمدار، اغلب یا شهید میشوند یا اگر بمیرند، اجر شهید را دارند. این افراد در دسته السابقون السابقون قرار میگیرند.
- انسانهایی که اولویت را درک میکنند، اما عزم و اراده عمل به اولویت را ندارند. این افراد اغلب دچار عذاب وجدان هستند و بسیار دوست دارند که اولویتمدار باشند، اما در مقام عمل، به درجه اولویتمداران نمیرسند؛ زیرا بر نفس خود غلبه نمیکنند و به اولویتها به صورت ناقص عمل میکنند. به نظر میرسد که اگر این افراد حب به انسانهای اولویتمدار را از دست ندهند، در دسته اصحاب الیمین قرار میگیرند. البته این دسته ریزشهایی هم دارد؛ افرادی که اولویت را درک میکنند ولی به سمت آن حرکت نمیکنند. از طرفی، این گروه رویشهایی هم دارد؛ رویشهایی که خود را به دسته اول میرسانند.
- انسانهایی که بسیار سختکوش هستند، اما به دلیل نگاه ناقصی که دارند، در تشخیص اولویت دچار اشتباه میشوند. اینگونه افراد، انسانهای بسیار خطرناکی محسوب میشوند؛ زیرا در اکثر موارد، تیری هستند که توسط دشمن به سمت انسانهای اولویتمدار پرتاب میشوند. این افراد در احادیث، لقب عابد جاهل را به خود اختصاص دادهاند. این طیف، نمونه بارز آیه شریفه «قل هل ننبئکم بالأخسرین أعمالا...» میباشند.
- انسانهای بدون عزم و اراده و بدون دغدغه اولویتمداری. این انسانها چیزی جز سیب زمینی نیستند و مانند پری در بیابان میمانند که همراه با جریان باد حرکت میکنند. این انسانها، در هرکجا که راحت طلبیشان بیشتر تأمین شود، حضور دارند. اینان حتی حاضرند که برای تأمین راحت طلبی خود، جبهه حق را تضعیف کنند.
- انسانهای با عزم و اراده که اولویت را درک میکنند، اما به دلیل فسقی که وجودشان را فراگرفته است، تمام تلاش خود را در جهت سرکوب گروه اولویتمدار به کار میگیرند. این دسته، همان سردمداران جبهه باطل هستند و افرادی که تحت تأثیر آنها هستند را گمراه میکنند. این افراد حیات خود را در جهالت و راحت طلبی مردم میبینند و تمام نگرانی آنها، هوشیار شدن افکار عمومی است. اما آنها مانند کفی بر روی آب هستند که دیر یا زود از بین خواهند رفت.
پ.ن: این پنج دسته در زمان ما نیز مصداق دارند. دسته اول، ولایتمداران واقعی هستند که تغییرات بزرگی ایجاد میکنند. افرادی مانند شهید طهرانی مقدم، شهید شاطری، شهید احمدی روشن و ... در این دسته قرار میگیرند.
دسته دوم، اکثریت طیف حزب اللهی را تشکیل میدهند.کسانی که دوست دارند اولویت مدار باشند، اما به دلیل غلبه نکردن به نفس خود به آن مقام نمیرسند. البته در این گروه، هم ریزش به دستههای سوم و چهارم و پنجم و هم صعود به دسته اول وجود دارد.
دسته سوم، انسانهایی هستند که علی رغم اینکه برای انقلاب دلسوزند، اما ادامه حیات انقلاب را در غرب جستجو میکنند. این افراد، اولویتها را تشخیص ندادهاند و با جهالت خود، هزینههای هنگفتی برای انقلاب به وجود میآورند.
دسته چهارم، بخشی از مردم محسوب میشوند که اغلب از طیف سرمایهداری هستند که از منابع باد آورده تغذیه میکنند. این افراد، عموما عامل گسترش فساد در نظام اداری و ساختار حکومتی هستند.
دسته پنجم، سردمداران جریان استکبار هستند که در رأس آنها آمریکا قرار دارد. منافقین داخلی و خارجی اگر در دسته سوم قرار نگیرند، بدون شک در این دسته هستند.
پ.ن: در همه دستهها به جز دسته اول، طیفهای مختلفی وجود دارد. از طیفهای افراطی گرفته تا طیفهای تفریطی.
پ.ن: انسانها میتوانند بین این دستهها جا به جا شوند، چه صعودی و چه نزولی.
ادامه دارد...
سوال اصلی پست بعدی: معیارهای اولویتمداری چیست؟