بسم الله الرحمن الرحیم

معیارهای زندگی جهادی: زندگی بر مبنای اولویت

   در زندگی هر انسانی، همیشه دو راهی وجود دارد. دو راهی بین خوب و بد، خوب و بهتر و حتی بد و بدتر. اما در انتخاب ها باید چه راهی را انتخاب کرد؟ آیا صرف اینکه یک راه، راه خوبی است، انتخاب آن منطقی است؟

   از سخن ماه شروع کنیم. حضرت ماه در مورد بصیرت می فرمایند:" بصیرت یعنى شناخت زمان، شناخت نیاز، شناخت اولویّت، شناخت دشمن، شناخت دوست، شناخت وسیله‌اى که در مقابل دشمن باید به کار برد؛ این شناخت‌ها بصیرت است. همیشه با یک سلاح نمیشود مبارزه کرد. در همه‌ى میدانها با یک سلاح نمیشود رفت. کدام سلاح را به کار بیندازیم؟ دشمن کجا است؟ بارها من عرض کرده‌ام این هایى که بصیرت ندارند - مثل این بیچاره‌هایى که در فتنه گرفتار شدند - مثل کسانى‌اند که در تاریکى شب، در مه غلیظ، در غبار میخواهند مخالفى را، دشمنى را بزنند؛ خب نمیداند دشمن کجا است؛ یکى از اوّلین شرایط جنگهاى نظامى، اطّلاعات است؛ بروید اطّلاع کسب کنید و ببینید دشمن کجا است. اگر بدون اطّلاع رفتید، شما ممکن است جایى را بزنید که دوست آنجا است؛ کسى را بزنید که با شما دشمن نیست و به دشمن کمک کنید؛ گاهى این‌ جورى میشود. اگر بصیرت نبود، میشود این که فرمود: العالِمُ بِزَمانِهِ لا تَهجُمُ عَلَیهِ اللَّوابِس؛ شبهات و نادانى‌ها و نفهمى‌ها به کسى که عالم به زمان خود است، هجوم نمى‌آورند؛ میفهمد چه ‌کار باید بکند. اگر این نبود، مشکل به ‌وجود خواهد آمد، حتّى اگر آن احساس مسئولیّت هم باشد". در این سخن، حضرت آقا اشاره دارند که شناخت اولویت، یکی از ارکان بصیرت است. یعنی اگر ما بین خوب و خوب تر، خوب را انتخاب کردیم، بصیرت مان دچار نقص است و بی بصیرتیم. و این بدین معناست که حتما لازم نیست شیطان ما را از راه خوب به راه بد بکشاند، بلکه اگر شیطان اولویت اول ما را به اولویت دوم تغییر دهد، کار خود را انجام داده است. حتی اگر کسی تمام عمر خود را به فعالیت خوبی سپری کند ولی آن فعالیت اولویت اول نباشد، در سرای آخرت، هنگامی که در مورد لحظه لحظه عمر از او سوال می پرسند، پاسخی ندارد؛ چراکه تمام عمر خود را صرف یک فعالیت بدون اولویت کرده است.

   برای رسیدن به اولویت، مواردی از قبیل صفای باطن، توجه به گزاره ها و احکام دینی، توجه به بیانات و منویات ولی جامعه، عالم بودن به زمان خود، شناخت استعدادهای خود و... نیاز است. البته صفای باطن از مهم ترین رکن ها است؛ چرا که راه امداد های الهی برای رسیدن به اولویت را بر انسان می گشاید و انسان تحت هدایت پرودگار منان قرار می گیرد.

   بنابراین یکی از ارکان زندگی جهادی، شناخت اولویت ها و عمل به آن هاست. ما باید تمام تلاش خود را به کار گیریم که در زندگی بر مبنای اولویت عمل کنیم و اگر غیر از این عمل کنیم، سرمایه عمر خود را به هیچ فروخته ایم. برای خاتمه، به سخنی از سید شهیدان اهل قلم اکتفا می کنیم: کارتان را برای خدا نکنید، برای خدا کار کنید. تفاوتش فقط همین اندازه است که ممکن است حسین علیه السلام در کربلا باشد و من در حال کسب علم برای رضایت خدا...

و من الله توفیق