بسم الله الرحمن الرحیم
بهترین روش در تفسیر قرآن، تفسیر قرآن با استفاده از خود قرآن است. در این روش، فرد نظرات خود را دور می ریزد و سپس به تفسیر قرآن با استفاده از خود آن می پردازد. اما روشی که اشتباه بودن آن مشخص است، تفسیر قرآن به نفع خود است.
در حکومت اسلامی، تعیین اهداف و راهبردهای کلی و جلوگیری از منحرف شدن حکومت از مواضع اسلامی، بر عهده رهبر جامعه است. البته بر حسب نیاز، رهبر جامعه اسلامی در مسائل جزئی هم ورود می کند. همین مسائل کلی و جزئی باعث شده است که امروزه، تعداد زیادی سخنرانی و مکتوب از رهبر در دسترس باشد. اما وظیفه قشرهای جامعه به خصوص قشر دانشجو در برابر این سخنان چیست؟
نحوه تعامل ها با هر سخنی، متفاوت است. نوع برخورد با سخن یک فرد، ممکن است با برداشت به نفع خود باشد، ممکن است با نگاه انتقاد آمیز باشد، ممکن است با تعریف و تمجید باشد و ممکن است ... .
برای برداشت درست از یک سخن، باید به چیزهایی فراتر از آن سخن توجه کرد. مثلا باید به شرایطی که سخنرانی ایراد شده است، گوینده سخن و ... دقت ویژه ای کرد تا بتوان از اشتباه در فهم سخن دوری کرد. همچنین نباید سخن را با دیدگاه خود تفسیر کرد، بلکه باید با دیدگاه گوینده آن به تفسیر سخن نشست.
هر انسانی در زندگی خود، دارای اعتقادات و اعمالی است که برای توجیه درستی آن، به سخنان یک فرد بزرگ، به دلایل عقلی، به احادیث و قرآن و ... متوسل می شود. این امر، امر پسندیده ای نیست؛ چرا که انسان باید به دنبال حقیقت باشد و نه توجیه اعتقادات و اعمال خود.
اگر یک دانشجو بخواهد با توجه به اهداف انقلاب، بهترین فعالیت را انجام دهد، باید با نظام فکری رهبر جامعه آشنا باشد و تمام سخنان ایشان را با سخنان خود ایشان فهم کند؛ نه اینکه برای توجیه اعمال و اعتقادات خود، دست به دامان ولی فقیه شود. او باید کلیات نظام فکری رهبر را ببیند و با توجه به آن جزئیات را تفسیر کند. البته اشتباه طبیعی است اما توجیه اعمال خود با سخنان رهبر کاملا غیر طبیعی.
بنابراین دانشجوی بصیر، دانشجویی است که بتواند با توجه به شأن خود، کاری را بکند که بیشترین رضایت ولایت را به همراه داشته باشد و بیانات ایشان را نه تنها برای توجیه خود استفاده نکند، بلکه از آن برای رسیدن به حقیقت کمک بجوید.
و من الله توفیق