در قسمتهای پیشین، به بررسی چیستی، مخاطبان و ساز و کار سیستم خر پرور پرداختیم. در این قسمت سعی داریم که به بررسی سیستمهای آدم پرور در مقایسه با سیستم خر پرور بپردازیم. البته این نکته قابل ذکر است که رویکرد این مقایسه، با محوریت سیستم آموزشی میباشد.
سیستم آدم پرور، سیستمی است که انسانها با ورود به این سیستم، استعدادهای خود را شکوفا کرده و از این استعدادها، برای رشد و پیشرفت جامعه خود در مسیر تعالی استفاده میکنند.
اما سیستم آدم پرور با سیستم خر پرور چه تفاوتهایی دارد که نتیجه این دو، کاملا برعکس یکدیگر میباشد؟
- سیستم خر پرور، هدف متعالی را به عنوان هدف اعلامی خود قرار میدهد، اما رسما ساز و کار آن بر خلاف مسیر هدف ایجاد شده است. اما در سیستم آدم پرور، هدف متعالی برای سیستم در نظر گرفته میشود و ساز و کار سیستم نیز به گونهای تعبیه میشود که هم با معیارهای هدف تطابق داشته باشد و هم به بهترین شکل ممکن، هدف را محقق کند.
- سیستم خر پرور، به دلیل ساز و کار غیر عقلانی که دارد، مجبور است تا برای ادامه بقای خود، از عامل ترس به عنوان یکی از مبانی سیستم استفاده کند؛ بنابراین مخاطبان خود را از نمره نیاوردن و افتادن، صفر شدن، بیکار شدن و ... میترساند تا آنها به این سیستم گردن بنهند؛ غافل از اینکه پروسه خر شدن را طی میکنند.(حتی مواردی از خران مشاهده شدهاند که کل زندگی خود را وقف گذراندن پروسه خریت کرده و تمام قد از سیستم خر پرور دفاع میکنند!). اما سیستم آدم پرور، نه تنها از عامل خوف به عنوان مبنا استفاده نمیکند، بلکه از عامل پاداش هم استفاده نمیکند؛ زیرا میداند که اگر بنابر شکوفایی استعدادهای مخاطبان باشد، هیچ راهی بهتر از علاقه خود فرد برای دسترسی به هدف نیست. بنابراین مسئولان امر، سیستم را به اندازهای باز و منعطف تعریف میکنند تا هریک از مخاطبان بتوانند در حوزهای که علاقه دارند به تحقیق و تفحص بپردازند و مشغول علم آموزی شوند. جالب اینجاست که هر سال از عمر مخاطبان در سیستم آدم پرور، معادل چندین سال از عمر مخاطبان در سیستم خر پرور میباشد. زیرا عامل خوف در سیستم خر پرور، استعداد سوز است و عامل عشق و علاقه در سیستم آدم پرور، استعداد ساز. یکی از دلایلی که مخاطبان سیستم خر پرور، خر شدهاند، همین اتلاف عمر میباشد.
- در سیستم خر پرور، نظام بروکراتیک بسیار پیچیده و ناکارآمد وجود دارد. به گونهای که این نظام، هزینههای مالی و زمانی بسیار بالایی صرف میکند و بازدهی بسیار پایینی دارد. اما در سیستم آدم پرور، نظام بروکراتیک بسیار سهل و ساده است و در کمترین زمان ممکن، کار افراد را راه میاندازد. تفاوت دیگری که بین سیستم خر پرور و سیستم آدم پرور وجود دارد این است که در سیستم خر پرور، سیستم محور است و زمان و انرژی افراد در راه بقای این سیستم تلف میشود؛ اما در سیستم آدم پرور، مخاطب و هدف محور است و سیستم به گونهای طراحی میشود که کمترین زمان و انرژی ممکن را به خود اختصاص دهد تا زمان و انرژی، در راه هدف صرف شود.
- سیستم خر پرور، تمایلی به تغییرات، علی الخصوص تغییرات بنیادین ندارد. اگر هم تغییری انجام شود، از روی اضطرار است. اما سیستم آدم پرور، سیستمی است که دائما در حال تغییر و بهتر شدن برای رسیدن به اهداف میباشد. این سیستم هرگز از تغییرات در راستای هدف(چه سطحی و چه بنیادین) ناراحت نیست و تغییر ساختار و فرایندها را عامل پیشرفت میداند.
- مهمترین دغدغه سیستم خر پرور، حفظ سیستم است؛ ولی مهمترین دغدغه سیستم آدم پرور، شکوفایی استعدادهای مخاطبان و رسیدن به هدف میباشد. زیرا مسئولان این سیستم میدانند که شکوفایی استعدادهای مخاطبان و توجه به علاقه آنان، پیشرفت سیستم آدم پرور را هم به دنبال دارد.
- سیستم خر پرور هرگز تمایلی به انتقاد ندارد و انتقاد و روشنگری را برای خود خطرناک میبیند. اما سیستم آدم پرور، به بهترین شکل از انتقادات سازنده استفاده کرده و از آنها برای پیشرفت خود استفاده میکند. بنابراین منتقدان در سیستم آدم پرور، از جایگاه بالایی برخوردار هستند.
- سیستم خر پرور، علاقه چندانی به شفاف کردن عملکردها، ساز و کارها و تصمیمات خود ندارد؛ چرا که منطق عقلانی برای موارد ذکر شده ندارد و شفاف کردن آنها، انتقاد و اعتراض مخاطبان و منتقدین را به دنبال دارد. اما سیستم آدم پرور، کلیه عملکردها، ساز و کارها و تصمیمات خود را شفاف میکند؛ زیرا با این کار، منتقدین و مخاطبین در جریان امور قرار گرفته و برای مشکلات سیستم، راه حل ارائه میکنند. سیستم آدم پرور نیز از این راهحلها استفاده کرده و مشکلات خود را رفع میکند.
- تنها راه تغییر بنیادین در سیستم خر پرور، شروع تغییر از جایی خارج از ساختار این سیستم است. زیرا ساختار سیستم خر پرور به گونهای نیست که بتواند تغییر ایجاد کند و تغییر حتما باید از منشأ قدرتمندی باشد که یا در ساختار نیست یا از سران ساختار است(البته در مواردی، سیستم خر پرور خود در یوغ سیستم خر پرور بالاتری است که در این موارد، برای تغییر سیستم خر پرور، ابتدا باید این سیستم را از یوغ سیستم خر پرور بالاتر خارج کرد که البته هزینههای نسبتا سنگینی برای سیستم دارد، اما به خاطر فرصتهایی که ایجاد میشود، پرداخت این هزینهها ارزش دارد). اما سیستم آدم پرور، خود را با تغییر آمیخته است و در هرکجا که نیاز باشد، دست به تغییر میزند؛ به عبارت دیگر، تغییر جزئی از سیستم آدم پرور است.
- در سیستم خر پرور، شیوههای نوین آموزشی صرفا برای خرتر کردن خران است. زیرا مبنای این سیستم اشتباه است و هرچه شیوههای آموزشی را تغییر دهد، باز این شیوهها در اختیار خر کردن مخاطبان قرار میگیرد. اما در سیستم آدم پرور، شیوههای نوین آموزشی در راستای علاقه و استعدادهای مخاطبان به کار گرفته میشود و راه را برای مخاطبان هموار میکند.
- در سیستم خر پرور، پایبندی شدید به قوانین جزئی و بیهوده وجود دارد؛ زیرا این روشی برای رام کردن خران است تا جفتک نپرانند. اما در سیستم آدم پرور، هنگامی که بین قوانین و استعداد و علاقه مخاطبان تعارض ایجاد شود، قطعا قوانین تغییر میکنند تا مسیر برای رشد مخاطبان هموارتر شود.
- مخاطبان در سیستم خر پرور، با اکراه به سیستم آموزشی گردن مینهند و اگر در جایی، قوانین بیهوده عملی نشوند، مخاطبان از فرصت استفاده کرده و سیستم خر پرور را دور میزنند. اما در سیستم آدم پرور، به دلیل وجود علاقه در مخاطبان، اگر جایی هم قوانین، پشتوانه اجرایی نداشته باشند، خود مخاطبان به آن قوانین عمل میکنند.(مثالها در پاراگراف بعد مطرح میشوند)
- دو مورد از مهمترین ارکان نظام آموزشی سیستم خر پرور، حضور و غیاب و امتحان است. به عبارت دیگر، اگر حضور و غیاب و امتحان از سیستم خر پرور حذف شود، عملا مخاطبان در این سیستم فعالیت نمیکنند. تنها چیزی که این سیستم را نگه داشته است، همین دو مورد مذکور میباشد. اما در سیستم آدم پرور، چون مبنا علاقه است، اگر استاد امتحان نگیرد و حضور و غیاب هم نباشد، دانشجویان همچنان به فعالیت علمی خود ادامه میدهند؛ چراکه بر طبق علاقه و استعداد، عمل میکنند. در سیستم آدم پرور، امتحان به معنای امروزی جایگاهی ندارد؛ زیرا باعث نهادینه شدن ترس در سیستم میشود.
- سیستم خر پرور، معیاری برای کارهای خود ندارد. به عبارت دیگر، سیستم خر پرور اولویت مدار نیست. اما سیستم آدم پرور، سیستمی است که به اولویتها میپردازد و خروجی آن، راهحلهای بسیار مناسب برای رفع مشکلات کشور میباشد؛ به عبارت دیگر، سیستم خر پرور، سیستم محور است و سیستم آدم پرور، مسئله محور. البته اولویتهای سیستم آدم پرور بر اساس اهدافش تعیین میشود.
در نهایت، تفاوت اصلی دو سیستم، در اهداف و نوع ساز و کار آنهاست. ما در بسیاری از مواقع، بر اساس سیستم خر پرور فعالیت میکنیم و در موارد معدودی بر اساس سیستم آدم پرور.
پ.ن: هرکجا سیستم خر پرور حاکم باشد، بدانید که قرار نیست پدیده چشمگیری توسط این سیستم اتفاق بیافتد.
پ.ن: اگر هدف یک سیستم آموزشی، تربیت آدم است، باید ساز و کار آن نیز منطبق بر معیارهای آدمیت باشد و نه معیارهای خریت.
پ.ن: نمیتوان با سیستمی که مبانی و ساختارهای آن بر اساس معیارهای تربیت و آموزش اسلامی نیست، علم اسلامی تولید کرد.
پ.ن: دوست بسیار عزیزم آقای صابر، به بررسی یکی از نتایج بسیار تلخ سیستم آموزشی خر پرور در وبلاگ خود پرداخته است. برای مطالعه مطلب ایشان، اینجا کلیک کنید.
پ.ن: نسبت به سه قسمت قبلی سیستم خر پرور، عکسالعملها و انتقادات بهجا و همچنین بیجا وارد شد. بنده به شخصه از انتقادات بهجا استفاده کرده و برای منتقدان، آرزوی عاقبت به خیری دارم. از صاحبان انتقادات بیجا هم خواهشمندم خود را معصوم ندانند و تمام تصمیمهای خود را منطبق بر اسلام فرض نکنند؛ چرا که این کار، مصداق آیه شریفه «قل هل ننبئکم بالاخسرین اعمالا» میباشد. البته عکسالعملهایی هم از روی جهالت انجام شد که بنده برای خودم و برای صاحبان این عکسالعملها استغفار میکنم و طلب بخشش دارم.
پ.ن: منتقد و دوست عزیزی در پست قبلی گفتند که ادبیات خود را درست کنید تا بتوان این انتقادات را در اختیار مسئولین قرار داد. بنده ضمن تشکر از ایشان، سه نکته را یادآور میشوم:
اول اینکه این ادبیات، ادبیات طنز انتقادی هست. این ادبیات به گونهای است که بدون تعیین مصداق، به انتقاد طنزگونه میپردازد.
دوم اینکه خدا رو شکر تا جایی که بنده اطلاع دارم، این انتقادات به دست مسئولین میرسد و مسئولین هم رویکرد سازندهای نسبت به این پستها داشتهاند.
سوم اینکه هدف بنده از نوشتن پست، انتشار در مجامع عمومی نیست، بلکه رسیدن این انتقادات به دست صاحبان آن است.
پ.ن: غرور علمی، به قول امام خمینی حجاب اکبر است. به خودم و تمامی دوستانی که این غرور آنان را فراگرفته و فکر میکنند که تمام برداشتها و نظرات آنها منطبق با اسلام است و هرچه خودشان میفهمند درست است، توصیه میکنم که در افکار خود تجدید نظر کنند تا خدایی ناکرده، مصداق آیه شریفه«قل هل ننبئکم بالاخسرین اعمالا الذین ضل سعیهم فی الحیاة الدنیا و هم یحسبون أنهم یحسنون صنعا» نباشند. چرا که این است پشیمانی بزرگ...
پ.ن: انشاءالله اگر وقت باشد و موضوعی پیش بیاید، این سلسله پستها ادامه خواهد داشت.
پ.ن: هرچند بنده مصداق ذکر نکردم، اما اگر این پستها باعث رنجش خاطر افرادی شده، از آنها عذرخواهی میکنم. البته این نکته را یادآور میشوم که بنده هرگز مصداق مشخصی مد نظرم نبوده و اگر دوستان اینگونه فکر میکنند، بدانند که اشتباه فکر میکنند.
پ.ن: انشاءالله خداوند نیت خالص به ما عطا فرماید تا بتوانیم به بهترین شکل ممکن، زمینه ظهور امام غائب از نظرمان را فراهم کنیم و شهیدان در راه او باشیم.
و من الله توفیق